اینجا قراره یکم از خودم براتون بگم بدور از حرف های کلیشه ای و کتابی. میخوام خیلی کوتاه و خودمونی یه رزومه ای از خودم رو بنویسم تا بیشتر با من، آریوگرف و اهدافم آشنا بشین.
میخواستم اولین جرقه علاقم به گرافیک رو اول بنویسم که مربوط میشه به 6 سال پیش زمانی که در دبیرستان نمونه دولتی امام جعفر صادق(ع) پیش دانشگاهی ریاضی بودم اما گفتم بهتره اول از اون یکی بُعد زندگیم بگم و بعد بیام سراغ علاقه و گرافیک و بیزینس.
اون موقع ها اگر ازم کسی می پرسید علاقت چیه قطعا میگفتم ریاضی و اصلا فکر نمی کردم ی روزی اینجا راجع به گرافیک بنویسم. و البته من اون بُعد از زندگیم رو ادامه دادم و مدرک کارشناسی رشته مهندسی پلیمر رو گرفتم که شاید لذت بخش ترین تجربه زندگی من تا الآن بوده و بهش افتخار می کنم. اما علاقه من به ریاضی ختم نشد و از وقتی که گوشی هوشمند خریدم کم کم به مقوله ادیت عکس های خودم و بیشتر عکس نوشته علاقه نشون دادم طوری که وقتی شروع می کردم کاری رو دیگه گذر زمان رو حس نمی کردم. و اون دوران فهمیدم که به هنر و گرافیک کشش دارم. دیگه بیکار ننشستم و یک لپ تاپ خریدم و شروع کردم به آموزش دیدن و تمرین کردن به صورت خود آموز و چه نرم افزاری بهتر، قوی تر و دوست داشتنی تر از فتوشاپ برای شروع؟
روزانه ساعت ها یا پای لپ تاپ مشغول دیدن آموزش های فتوشاپ بودم یا درحال تمرین و یا درحال وبگردی یا مطالعه در این زمینه. کم کم طراحی جزئی از زندگی من شد و تصمیم گرفتم به عنوان یک تخصص و شغل بهش نگاه کنم. برای متخصص شدن چه ترکیبی کامل تر از دو غول عرصه طراحی گرافیکی یعنی فتوشاپ و ایلاستریتور؟؟! و باز هم یادگیری و تمرین و دوباره یادگیری و تمرین و صدها بار خراب کردن از من فردی ساخت که با سرعت بسیار بالا هر طرحی که می دیدم و یا به ذهنم می رسید رو طراحی می کردم اما کافی بود؟
هدف من هیچ وقت این نبوده که تبدبل به یک کپی کار بشم اما در عرصه هنر و مخصوصا طراحی گرافیک مرحله کپی کردن جزئی از تکامل طراح هست که خوشبختانه به خوبی ردش کردم. اما متخصص شدن به این راحتی نیست باید خودم یک بانک ایده می شدم برای هر موضوعی. اگه فکر می کنید برای ایده پرداز شدن غیر از تمرین و یادگیری راه دیگه ای وجود داره واقعا در اشتباهید! پس دوباره و دوباره و دوباره تمرین کردم تا بالاخره کم کم کار ها تمیز تر و زیبا تر شدن. اما خب بازم کافی نبود. هرچقد هم یاد بگیری وقتی دانشت رو تو بازار واقعی استفاده نکنی هیچ وقت کارت حرفه ای نمیشه برای همین سعی کردم تو همون دانشگاه اگر طرحی نیاز بود به عنوان کار دانشجویی انجام بدم و یا تو سطح شهر اگه جایی نیاز بود سفارش کار بگیرم نه برای درآمدش بلکه برای تجربش که خییلی هم موثر بود. و کمک کرد درک بهتر و وسیع تری از بازار و بیزینس و تبلیغات بدست بیارم.
بعد از اون سعی کردم سفارشات بیشتر تو زمینه های مختلف مثل طراحی لوگو، طراحی کارت ویزیت، سربرگ، فاکتور، تراکت، ست اداری و… بگیرم و با افراد زیادی کار کردم و آشنا شدم تا این که شناخت خیلی خوبی از کسب و کار بدست آوردم.
یه متخصص در زمینه گرافیک از دید من باید دقیقا مثل یه مهندس طراح بتونه در باره یک موضوع تمام اطلاعات مورد نیاز رو به سرعت جمع آوری کنه و از آن اطلاعات استفاده بکنه تا یه طرح کاملی رو ارائه بده. مهندس بایدهمه جوانب رو از هر نظر ازجمله اقصادی، قابلیت اجرا، بازاریابی و… بررسی کنه و تا جای ممکن همه فرایند ها بهینه سازی بشه.
یه طراح گرافیک هم باید برای یه برند و کسب و کار دقیقا به این شکل عمل بکنه تا اون کسب و کار بتونه در ذهن مشتری ها ماندگار بشه. من اسم این مرحله رو مهندسی گرافیک میزارم.
یه مهندس گرافیک وقتی با یه فرد یا شرکت کار میکنه باید انقد به کارش وارد باشه که بتونه پیشنهادات خوب و سازنده ای ارائه بده و یا ایرادات کار رو بتونه مشخص کنه و درنهایت بتونه چیزی طراحی کنه که به طرف مقابل کمک کنه.
رسیدن به این مرحله وظیفه هر کسیه که اسمش رو طراح میزاره. ولی این راه قرار نیست تموم بشه دنیا به سرعت داره تغییر می کنه و آدما، روحیات، سلایق و مد داره تغییر می کنه و اطلاعات باید هر روز آپدیت بشن. در این شرایط متخصص واقعی سعی می کنه هیچ وقت خودش رو کامل فرض نکنه که فرصت و انگیزه یادگیری ازش سلب بشه.
بعد از تموم شدن دانشگاه دیگه ارتباطم با بازار داشت کمرنگ تر می شد که تصمیم گرفتم تمام اطلاعات و تجربه و علاقم رو بیارم در سطح اینترنت و به صورت آنلاین به همه کسانی که نیاز به کمک یه طراح دارن خدمات بدم. از اونجایی که من هر چی که یاد گرفتم و همه تجربیاتم مخصوص بازار کار ایرانه اسمی که برای سایتم انتخاب کردم آریوگرف بوده که نشون دهنده اصالت و ایرانی بودنش هست. شاید آریوگرف یکم دیر کرده باشه اما اومده که تا تهش باشه…